پیادهها و سوارهها
«ستارههای نبرد هوایی»
جلد نخست کتاب «ستارههای نبرد هوایی» با زندگینامه و خاطراتی از پنجاه خلبان هشت سال دفاعمقدس به قلم احمد مهرنیا از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شد.
در این كتاب خلبانان به ترتیب الفبایی آغاز نام خانوادگیشان و با تصاویر و خاطراتی كوتاه از آنها معرفی شدهاند.
نخستین خلبان، تقی آریاپور، معلم خلبان و خلبان آزمایشی جنگنده اف - 5 و فرمانده منطقه هوایی شهید بابایی اصفهان است و آخرین خاطره به معلم خلبان، غلامرضا یزد اختصاص دارد. وی افسر اطلاعات عملیات پایگاه هوایی دزفول بوده و سابقه 9 سال و 10 ماه اسارت در اردوگاههای ارتش صدام را دارد.
در پایان جلد نخست کتاب «ستارههای نبرد هوایی» اسامی پنجاه خلبانی كه خاطرات آنها در جلد دوم گردآمده، آورده شده است.
در صفحه 145 کتاب و در بخشی از خاطرات فرجالله براتپور آمده است: «عراق در نیمروز 31 شهریور ماه سال 1359 به پایگاههای هوایی ما حمله كرد. سریعا دستور تمیز كردن و ترمیم آسفالت باند را دادم. بعد هواپیماهای آلرت به پرواز درآمدند. حدود دو ساعت پس از حمله عراق، دو دسته چهار فروندی را برای بمباران پایگاههای هوایی عراق اعزام كردیم.
این جوابی دندانشكن و غافلگیر كننده به صدام بود كه هرگز تصور نمیكرد نیروی هوایی ایران قادر باشد هواپیماهای خود را برای دفاع به پرواز درآورد، چه رسد به اینكه توانایی حمله داشته باشد.
روز بعد یعنی اول مهر ماه سال 1359 حمله همزمان 140 فروند هواپیمای شكاری به پایگاههای عراق، كه 36 فروند آنها از پایگاه شهید نوژه بود، قدرتمندی نیروی هوایی را به رخ دشمن كشید و صدام و حامیانش را مبهوت ساخت. پایگاه شكاری همدان از زمان تهاجم عراق، پروازهای گشت رزمی 24 ساعته در مرزهای غربی و همچنین حمله هوایی به تمامی پایگاهها و مراكز حساس نظامی و تداركاتی دشمن و مقابله با پیشروی نیروهای زمینی عراق را در دستور كار خود قرار داد و تا آخر جنگ این روند را حفظ كرد.
من هم به رغم دستور اكید فرماندهی نیرو مبنی بر عدم شركت در عملیات جنگی و با وظایف مدیریتی كه داشتم، همواره با سایر خلبانان پرواز میكردم. لیدری یك گروه هشت فروندی در حمله به سه پایگاه هوایی اچ-3 یكی از همین افتخارات است.
وقتی میدیدم خلبانان جوان به ماموریت میروند و بعضی شهید یا اسیر میشوند، به خود گفتم: «من كه تجربه بیشتری دارم باید همراه آنان باشم.» بنابراین خود را مكلف میدیدم. به هر حال در شش ماه اول جنگ، همه زندگیام درگیر آن بود. حتی خانوادهام را فراموش كرده بودم.»
کتاب «ستارههای نبرد هوایی» در قطع رقعی و 491 صفحه با شمارگان دو هزار و 500 نسخه و بهای 200 هزار ریال از سوی انتشارات سوره مهر روانه بازار كتاب شده است.
«پیادهها و سوارهها»
«پیادهها و سوارهها» عنوان کتابی است که 16 داستان کوتاه درباره جانبازان دوران دفاع مقدس از محمدرضا دامرودی را در بر دارد. این داستانهای کوتاه که به دغدغههای جانبازان در جامعه اشاره دارد در کتابی از مجموعه «روایتی دیگر» گردآمده است.
وی که دوران نوجوانیاش را در دفاع مقدس سپری کرده است، در این داستانها به مسایل اجتماعی جانبازان و نوع درک متقابل نسبت به این قشر در جامعه میپردازد.
درباره کتاب «پیادهها و سوارهها» در این اثر آمده است: «بعضی آدمها سوارهاند و برخی پیاده. بعضی سوار بر مرکب ثروت و برخی به دنبال آن پیاده میدوند... برخی گمان میکنند که سوارهاند و برخی گمان ندارند که پیادهاند. در این بین عدهای واقعا پیادهاند و بعضی واقعا پیاده اما در حقیقت سوارهاند... و سرانجام این ماییم که باید بگوییم کدام یک از آدمهای این قصهها پیاده و کدام یک سوارهاند.»
ملاقات، چهارشنبه سوری، واریته، دو خط موازی، رویای فاتح و در نرو گلی، عنوانهای برخی از 16 داستان کوتاه «پیادهها و سوارهها» است. عنوان کتاب نیز نام یکی از داستانهاست.
محمدرضا دامرودی، نویسنده این داستان ها دانشآموخته رشتههای سینما و ارتباطات در دانشگاه و «پیادهها و سوارهها» نخستین اثر وی در زمینه بیان دغدغههای او درباره یادگاران دفاع مقدس است.
انتشارات امیرکبیر «پیادهها و سوارهها» را در 287 صفحه قطع پالتویی، شمارگان هزار نسخه و به بهای 52 هزار ریال در قالب مجموعه «روایتی دیگر» که ویژه دفاع مقدس منتشر میشود، روانه بازار نشر کرده است.
«شکست اشغالگران در غزه»
کتاب «شکست اشغالگران در غزه» نوشته «عدنان عبدالرحمن عامر» با ترجمه «فاطمه کاظمی» منتتشر و روانه بازار نشر شد.
شکست اسرائیل در نوار غزه در پاییز 2005 نخستین تجربه فلسطینیها در عقبنشینی اسرائیلیها از زمینهای فلسطین اشغالی بود. با این عقبنشینی ناگزیر، مقاومت توانست با عملیات نیروهایش به دستاوردهای مهمی رسیده و گامی به جلو بردارد.
کتاب «شکست اشغالگران در غزه» نوشته «عدنان عبدالرحمن عامر» تلاش میکند این مقاومت را به تصویر بکشد، مقاومتی که پیروزی تاریخی در برابر رژیم اشغالگر صهیونیستی را به دنبال داشت. این پیروزی در سرزمین فلسطین در نوع خود نخستین است و اگر مقاومت بتواند در سایه حمایت بینظیر مردمی از سلاح، اراده و عزمش به نحو احسن استفاده کند، این پیروزی هرگز آخرین نخواهد بود.
با ادامه انتفاضه اقصی در طی این سالها، میبینیم که مقاومت به صورتی که بیانگر عقلانیت حرفهای است، از یک مرحله به مرحله بعدی پیشرفت کرده است. رهبری سیاسی و فرزانه بر آن نظارت دارد که از ارادهایی پولادین برخوردار است، زیرا معتقد است که جنگ با دشمن اسرائیلی اساساً همان جنگ ارادهها است. دشمنبازی بیرحمانهایی به نام «انگشت به دندان گزیدن» را مدیریت کرد که نتیجهاش روشن و میدانی بود و در آخر، اسرائیل از مقاومت فلسطینیها و از درد و رنجی که نصیبش شد، با صدای بلند فریاد سر داد.
در بخشی از این کتاب درباره «حقایقی که انتفاضه اقصی آن را فاش کرد»، میخوانیم:
بازدید فتنهانگیز رهبر حزب لیکود، آریل شارون، از حرم مسجدالاقصی در 28 سپتامبر سال 2000، آتشی به راه انداخت که انتفاضه را به خروش آورد.
روشن است که نخست وزیر وقت، ایهود باراک، هنگام بازدید از مسجد حدود ششصد سرباز در مسجد الاقصی گماشت و سه هزار سرباز و پلیس را در قدس و محلههای آن مستقر کرد. موضعگیری مسلمانان به صورت روشن و مصمم مبتنی بر دفاع از مسجدالاقصی بود، طوری که در درگیریهای اولیه پنج تن شهید و بیشتر از صد نفر زخمی شدند.
عناصر آتشسوزی و عوامل انفجار مسجدالاقصی به دلایل زیر است:
1_ بنبست فرایند صلح بعد از شکست مذاکرات کمپ دیوید.
2_ تأکید خواستههای یهودیان در قدس و مسجدالاقصی.
3_ ادامه سرسختی اسرائیل در مسائل پناهندگان و شهرکنشینها.
4_ ادامه مصادره زمینهای فلسطین و گسترش شهرکسازی.
باراک تنها راه حل ممکن را در سوق دادن وضعیت به سمت انفجار میدانست. همچنان که وی در اجلاس سری 25 اکتبر 2000 به این نتیجه رسید. شاید با این کار میخواست در برابر فلسطینیها سرسختی بیشتری از خود نشان دهد و در بین اسرائیلیها از محبوبیت بیشتری برخوردار شود و از این فرصت برای توقف فرایند صلح یا وارد کردن صلح در مرحله بحرانهای پی در پی بهره بگیرد.
در عین حال، عملیات انتقال یهودیان و مصادره زمینها و شهرکسازی را توسعه دهد تا فشار بیشتری بر قدرت فلسطینی وارد شود، قدرتی که طی سالهای گذشته ثابت کرد که قابلیت امتیازدهی و عقبنشینی را دارد و از بسیاری از خواستههای خود چشمپوشی میکند.
ولی اسرائیلیها با آتشفشان خشم و غضب شدید فلسطینیها و جهان عربی و اسلامی روبهرو شدند. انتفاضه حقایق مهمی را فاش کرد، از جمله این حقایق عبارتند از:
حقیقت اول: امت فلسطین علیرغم زخمهایی که او را ناتوان کرده است، همچنان امتی زنده و پویا است و روحیه مقاومت و پایداری و فداکاری هرگز نخواهد مرد. به دنبال آن دهها هزار بلکه صدها هزار نفر در کشورهای عربی، از رباط در آن سوی مغرب تا جاکارتا در دورترین نقطه مشرق، علیه اسرائیل تظاهرات کردند.
همگی همصدا با اقصی، قدس و فلسطین فریاد میزدند. وحدت این امت، لحظات دلانگیزی خواهد بود و اگر همچنان این ملت به مقاومت ادامه بدهد، امکانات بزرگتری برای تحقق پیروزی این ملت میسر میشود.
حقیقت دوم: مسئله فلسطین با سرزمین مقدس آن، با قدس و دورافتادهترین مناطق آن، مسئلهایی است که باعث وحدت عربها میشود، همچنین این مسئله باعث از بین رفتن اختلافهای اعراب میشود، طوری که همگی در برابر اشغالگران واکنش نشان دادند. این مسئله، مسئله اصلی جهان عربی و اسلامی است.
انتشارات «روایت فتح» کتاب «شکست اشغالگران در غزه» نوشته «عدنان عبدالرحمن عامر» و ترجمه «فاطمه کاظمی» را در 357 صفحه و با قیمت 13000 تومان منتشر و روانه بازار نشر کرده است.
فرآوری: رویا فهیم بخش کتاب و کتابخوانی تبیان
منابع: خبرگزاری کتاب ایران، خبرگزاری فارس